اشاره: دهسال پیش از سقوط نظام، مارشال افغانستان در گفتوگویی با برنامۀ «به عبارت دیگرِ» تلویزیون فارسی بی.بی.سی، نگرانیهایش از اوضاع کشور را بیان کرده بود. مارشال افغانستان در این گفتوگوی فشرده میگوید که اگر گروههای مختلف سیاسی با هم متحد نشوند، کشور بار دیگر به زمان حاکمیت طالبان برخواهد گشت. او در این گفتوگو خاطرنشان میسازد که پس از ایجاد حکومت موقت ثبات سیاسی در افغانستان به میان آمد؛ وحدت ملی تامین شد و نهادهای دولتی احیا گردیده و زندهگی نو در افغانستان سروسامان گرفت.
مارشال افغانستان در این گفتوگو میگوید که اگر دولت با سقوط رو بهرو شود، گروهی متشکل و قابل باور برای مردم وجود ندارد تا جای دولت را پُر کند.
این گفتوگو پاسخهایی در ارتباط به ادامۀ راه شهید احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان؛ حضور مجاهدین در ساختار حکومت و بیان اشتباهات همکاران بینالمللی، رهبران و مسوولان دولت را در خود دارد.
این گفتوگو که توسط داوود قاریزاده انجام شده برای بار نخست در برنامۀ به عبارت دیگر به تاریخ ۱۱، ۱۰، ۲۰۱۱ از طریق تلویزیون فارسی بی.بی.سی منتشر شده است.
در ادامه شما متن کامل این برنامه را میخوانید.
****
محمدقسیم فهیم، مهمان برنامۀ «به عبارت دیگر»، از چهرههای مهم سیاسی در افغانستانِ پس از طالبان است که رابطۀ پُرفرازونشیبی با حامد کرزی، رییسجمهوری این کشور، داشته است. معاون اول رییسجمهوری، ۱۰ سال پس از سقوط طالبان و بهرغم حضور گستردۀ نظامی ناتو، نگران اوضاع افغانستان است. او هُشدار میدهد که اگر گروههای مختلف سیاسی با هم متحد نشوند، این کشور بار دیگر به زمان حاکمیت طالبان باز خواهد گشت. اما این چگونه ممکن است و چه چیزی باعث این نگرانی شده است؟
- مارشال محمدقسیم فهیم، به برنامۀ به عبارت دیگر خوش آمدید.
مارشال افغانستان: تشکر. سلامت باشید.
- چه چیزی باعث شد که نگران اوضاع افغانستان شدید و حتا از احتمال بازگشت این کشور به دوران طالبان صحبت کردید؟
بسمالله الرحمن الرحیم. شما میدانید که افغانستان در این سه دهه مراحل دشوار و سختی را پشت سر گذاشته است و هر روز حالات نسبت به روز دیگر، بحرانیتر شده است؛ اما بعد از ایجاد حکومت موقت در افغانستان یک ثبات سیاسی در این کشور به وجود آمد، وحدت ملی تامین شد، ادارات و نهادهای دولتی احیا شدند. یک زندهگی نو در این کشور سروسامان گرفت.
- اگر از این که در این دهسال چه گذشته بگذریم، مشخصاً راجع به نگرانیهایتان صحبت کنید که چه چیزی باعثشد که شما نگران هستید؟
روی همین مساله عرض میکنم. تلاشهایی که امروز در افغانستان جریان دارد؛ مبارزات سیاسییی که جریان دارد، یکطرف که در افغانستان جنگ است، شما عوامل جنگ را میدانید، ساحاتی که جنگ جریان دارد و هر روز ترور و قتل و کشتار در این مملکت وجود دارد. از طرف دیگر، اکثریت مردم بسیار کوتاهاندیشانه تلاش میکنند تا نظام در افغانستان سقوط کند.
- منظورتان از این بعضی کسانی که میگویید کیست؟
اکثراً جریانهای سیاسی، شخصیتهای سیاسی و جوانها به همین فکر هستند. جوانها طبیعتاً میخواهند هر چیز زود به دست آید. به همین لحاظ، تشویش من این است که، اگر رژیم کمونیستی در افغانستان سقوط کرد، مجاهدین یک الترناتیف قوی بودند که جای رژیم را پُر کردند. طالبها اگر در افغانستان سقوط کردند دولت افغانستان بیرون بود، توسط طالبان رانده شده بود، وقتی طالبان سقوط کردند دولت به شکل نورمال آمد و جای را پُر کرد. خدای نخواسته امروز اگر در این کشور نظام و دولت سقوط کند، به اطمینان به شما گفته میتوانم که یک گروه متشکل، مطمین و قابل باور برای مردم افغانستان وجود ندارد که بیاید و جای دولت را پُر کند.
- اگر منظور شما مخالفان سیاسی دولت باشد که در رأس آن داکتر عبدالله قرار دارد و کسان دیگری که همرزمان سابق شما بودند، باشد؛ اینها خواستار اصلاحات در دولت هستند نه سقوط دولت.
اصلاحات یک موضوع و برای سقوط کار کردن موضوع دیگر است. طرفدار آمدن اصلاحات ما هم هستیم، آن برادران ما هم طرفدار اصلاحات در افغانستان هستند؛ تلاش میکنیم تا اصلاحات به وجود آید.
- شما میگویید یکتعداد قصد دارند تا دولت را سقوط دهند؟
داکتر صاحب عبدالله آنقدر فهم سیاسی دارد.
- در مجموع مخالفان سیاسی دولت را میگویم.
داکتر صاحب عبدالله اگر در راس گروپ سیاسی «تغییر و امید» است، اما الحمدالله این فهم سیاسی را دارد، در افغانستان وزیر خارجه بوده، او میداند که مشکلات ساختن دولت در افغانستان چیست و میداند که مشکلاتی که دولت افغانستان و مجموعاً شخصیتهای سیاسی با آن مواجه هستند، چیست و آنها دقیقاً میفهمند. اما یکتعداد افراد و اشخاصی وجود دارند که تلاش میکنند پایههای دولت را لرزان بسازند.
- رابطۀ شما با مخالفان سیاسی افغانستان فعلاً چگونه است؟
رابطۀ بسیار برادرانه، نزدیک و دوستانه است و هیچ نوع مشکلی میان ما و آنها وجود ندارد و حتا همصحبتیها و همنشینیهایی که داریم با همان برادران است که یک عمر با همدیگر یکجا بودیم.
- یعنی در جلساتشان شما منظم اشتراک میکنید؟
در جلسات با هم مینشینیم، آنها به خانۀ ما میآیند و ما به خانۀ آنها میرویم، حرفها را در تلفن با هم شریک میسازیم، هیچ مشکلی نداریم.
- یعنی شما هم به عنوان معاون اول ریاستجمهوری افغانستان در دولت هستید و در عین زمان با مخالفان؟
من معاون اول ریاستجمهوری افغانستان هستم، یعنی در دولتی بودن، معاون اول رییسجمهور بودن و این که من برنامههای دولت را قطعاً که خودم میخواهم، بلکه دوستان خود را نیز میخواهم که در این جمع باشند. از بس که با آنها از نزدیک زندهگی کردهام، در تفاهم هستیم و با هم نزدیک هستیم، اصلاً ما مخالف یکدیگر نیستیم.
- ده سال پیش پس از کشته شدن احمدشاه مسعود، شما رهبری عملیاتها علیه طالبان را به عهده گرفتید و تعهد شما این بود که شما راه مسعود را با همراهانش یکجا ادامه میدهید، ولی امروز انتقادی که از شما وجود دارد این است که شما راه کاملاً جدای خود را دارید و همراهانش راه جدای خود را دارند.
آنگونه نیست{با لبخند}. همراه نزدیک احمدشاه مسعود و یا همکار نزدیک احمدشاه مسعود از روز اولی که جهاد در افغانستان آغاز شده؛ از سال 1358 که در جبهۀ پنجشیر جهاد مسلحانه آغاز شد، من همراه احمدشاه مسعود بودم و تا روزی که آنها به شهادت رسیدند. هر راهی را که احمدشاه مسعود ترسیم کرده باشد، من در آن راه شریک بودم. بعد از این که آمرصاحب شهید شد و حالت طوری آمد که افغانستان آزاد شد. قدم بهقدم من این راه سیاسی را عملی کردم: حکومت موقت تشکیل شد، دورۀ انتقالی آمد، قانون اساسی به وجود آمد، ما تمام تدابیر را گرفتیم، بلاخره زمینۀ انتخابات مساعد شد، تمام اسلحه و امکاناتی که در اختیار داشتیم، همه را در چوکات اردوی ملی و دولت افغانستان قرار دادیم. دیدگاه سیاسی آمرصاحب شهید تا یک مرحله همین بود. بعد از این که نظام انتخابی در افغانستان به میان آمد و انتخابات صورت گرفت و آقای کرزی توسط انتخابات به عنوان رییسجمهور آمد، احمدشاه مسعود از لحاظ سیاسی کدام مسوولیتی را ترسیم نکرده بود، ولی من تمامش را عملی کردم و عملاً این کارها را انجام دادم با بسیار مشکلات؛ دوستانی که دور ماندند، دوستانی که گله دارند، توقع این است که، من ناگزیر این مساله را خدمت شما عرض کنم و به سمع همان دوستان برسانم. آن دوستان ما میگویند که راه احمدشاه مسعود بهخاطری تعقیب نشد که ما همه باید در حاکمیت میبودیم، ما که همه چیز در دست ما بود، در یک جانب بودیم، وقتی همه مردم افغانستان شریک میشود، حق مردم است که باید میان مردم افغانستان مساویانه تقسیم شود و ما هم حضور خود را داشته باشیم، هیچ وقت حضور ما ضعیف نبوده است.
- ولی یک مسالۀ دیگر مطرح میشود این است که وقتی شما در دولت هستید، درست است که حمایت میکنید و به طرفداری از دولت صحبت میکنید، اما یک مدتی که شما بیرون بودید، علیه دولت بودید.
شاید بسیار احمقانه بوده باشد که یک مارشال هم مارشال باشد و هم ضد دولت و نظام باشد. ابداً من ضد نظام نبودم؛ پنجسال در خانۀ خود آرام نشستم، ولی برای بقای کارهای سیاسی خود نورمال کار کردم، در این هیچ شکی وجود نداشت. همان کار سیاسیام و ممکن آرامش و ظرفیت من سبب شد که آقای کرزی و دوستان دوباره متوجه اشتباه خود شدند و از من تقاضا کردند تا دوباره همراهشان بیایم، بار بار اصرار کردند که همراهشان بیایم و مشترک کار کنیم و من کار مشترک خود را بهخاطر افغانستان تا آخر زندهگی خود دوام میدهم، اگر امروز هم در دولت نباشم، در خانۀ خود نشسته باشم، مخالف دولت و نظام نمیشوم. همین نامی که برای من داده شده برایم شرمآور است که من مخالفت با نظام مردم کنم که به عنوان مارشال یک مملکت هستم.
- در دهسال گذشته رابطۀ شما با حامد کرزی، رییسجمهوری افغانستان هم پُرفراز و نشیب بوده، شما در دو دوره -موقت و انتقالی-، هم وزیر دفاع بودید و هم معاون اول رییس دولت و بعداً در سال 2004 که انتخابات ریاستجمهوری شد، شما کنار زده شدید. حالا رابطۀ شما با آقای کرزی چگونه است؟
رابطۀ من با آقای کرزی رابطۀ بسیار صمیمانه و دوستانه است و در تمام قضایا دید مشترک داریم، با هم همنظر هستیم و تلاش میکنیم که مشکلات فراراه افغانستان را که طبیعی هم است، هر کشور جنگزده همانند افغانستان اینگونه موانع را پیش روی خود میداشته باشد، مشترکاً عبور کنیم.
- یعنی مسایل سیاسی مهمی که در کشور وجود دارد را با شما شریک میسازند؟
قطعاً. تمام مسایل سیاسی را با جزییات ریز آن ما و آنها با هم تحلیل و ارزیابی میکنیم و بعد از موافقت، روی مسایل تصمیم میگیریم.
- احمدولی مسعود، برادر احمدشاه مسعود در مصاحبهیی با ما گفت که رهبران سابق جهادی که در دولت هستند بهویژه از شخص شما نام بردند و گفتند که هیچگونه نقشی در تصمیمگیریهای سیاسی ندارند و نقششان بیشتر سمبولیک است.
دید همان برادران است. به هیچ صورت نقش ما در دولت سمبولیک نیست{با لبخند}، یک کسی که از لحاظ شخصیتی و از لحاظ اعتبارات و از لحاظ مرجع بودن برای مردم افغانستان، یک شخصیت باشد و در دولت باشد و معاون اول رییسجمهور باشد و آن هم انتخابی باشد، امکان ندارد که نقش او سمبولیک باشد. این شاید یک دید شخصی آنها باشد، من به هیچ صورت حضور و نقش خود را سمبولیک نمیدانم، حضور خود را در افغانستان برجسته میدانم و قطعاً خود را در قضایای افغانستان مسوول میدانم و بیشترین اوقات خود را در خدمتگذاری و کار صرف میکنم.
- پس این نظریه را هم شما رد میکنید که انتقادی وجود دارد که مجاهدین و رهبران مجاهدین سابق در دولت آقای کرزی کنار زده شدند و به آنها اجازه داده نشده تا سهم خود را در دولت داشته باشند؟
در این رابطه نظر کاملاً خاص خود را دارم. هنوز یک کندک اردوی ملی ساخته نشده بود، اردویی که در افغانستان ثبات را تامین کرده بود و آن مجاهدین افغانستان بود را لغو کردند. وقتی آن اردو لغو شد، افغانستان مبدل به یک دروازۀ باز شد. وقتی مجاهدین نبودند و اردو لغو شد و از یک کندک از اردوی ملی هم ساخته نشده بود، در یک فضای باز طالبان در هر گوشهیی که مخفی بودند و در بیرون از کشور بودند، آرام آرام آمدند، در کشور بیثباتی را بهوجود آوردند و شما میدانید که از هشتسال به اینطرف جنگ و جنجال جریان دارد و هنوز اردوی افغانستان تکمیل نشده است. بر این اساس، درد دل ما از دنیا و دولت انتقالی همان دوره این است که به ناحق فشار آوردند و این را من حالا هم میگویم و انتقاد میکنم که اردوی مجاهدین را لغو کردند، اگر آن اردو تا امروز میبود و به تدریج لغو میشد و اردوی ملی تکمیل میگردید، وضعیتی که امروزه در افغانستان است، نمیبود.
- ولی در سطح رهبری و کابینه چه؟
در سطح رهبری مجاهدین حضور دارند، نمایندههای احزاب مختلف حضور دارند، این در افغانستان یک نیاز است، ضرورت است و این جامعه همین را ایجاب میکند که از احزاب و گروپهای مختلف مجاهدین، از شخصیتهای مختلف سیاسی درکابینه و ترکیب دولت افغانستان، والیهای افغانستان، قوماندانیهای زون در زونهای پولیس و اردو که از خود یک پرنسیب دارد، اکثراً حضور دارند؛ اما منظور ما بازهم تاکید میکنم که از تضعیف آن اردوی مجاهدین بود که در افغانستان ثبات را قایم کرده بودند.
- یعنی شما پس خواستار یک چنینی اردویی هستید که متشکل از نیروهای سابق مجاهدین باشد تا اوضاع را از حالت کنونی بیرون بیاورند؟
شخصاً خودم طرفدار این هستم که اردویی که فعلاً ساخته شده است، تجهیز خوب شود، سلاح خوب برایشان داده شود، قوای هوایی داشته باشد، قوای توپچی داشته باشد، قوای زرهی داشته باشد و لوژستیک مطمین داشته باشد. اردوی افغانستان همین امروز براساس قرارداد قراردادیها نان میخورند و اگر یک روز مزاحمت شود شاید برایشان در همان قطعه نان نرسد. اگر این کارها واقعاً با عظمت و حیثیت به وجود آید، این اردو برای آیندۀ افغانستان میتواند کاری را انجام دهد، جمع اردو و نیروهای امنیت ملی افغانستان موثر واقع میشوند، این از حالتی که من در گذشته برای شما گفتم، آن را در این شرایط ترجیح نمیدهم؛ اگر این کار نشود خود به خود نیروهایی که از این وطن دفاع کردهاند، جنگ کردهاند، همان مجاهدینی که تا دیروز از این وطن دفاع کردند، امروز هم آمادۀ قومانده هستند و آمادهاند تا جان خود را فدا کنند و از این وطن دفاع کنند.
- دهسال پیش بعد از این که رژیم طالبان در نتیجۀ حملاتی به رهبری امریکا سرنگون شد، امیدواریهای زیادی بهوجود آمد؛ همه مردم امیدوار بودند که یک آیندۀ بهتری در انتظار آنها خواهد بود؛ همین امیدها امروز به یأس تبدیل شده است، فکر میکنید مشکل در کجا بود: در ضعف رهبری بود و یا اداره؟
قطعاً شما که میگویید اینجا فساد اداری است، کمکاری است، کارشکنیها وجود دارد، ولی این وضعیت را با فضای افغانستان طبیعی میدانم.
- انتقادهایی هم متوجه حامد کرزی است، رییسجمهوری افغانستان؛ آیا فکر میکنید فرد مناسبی است؟
در شرایط فعلی آقای حامد کرزی برای مدت مشخصی به حیث رییسجمهور افغانستان انتخاب شده است. از لحاظ دیدگاه شخصی، از لحاظ دلسوزی، از لحاظ علاقهمندی به وطن و افغانستان، آقای حامد کرزی قطعاً یک شخصیت مطمین است که آدم سرش تردیدی کرده نمیتواند. از لحاظ روشهای کاری و توقع معجزهیی که مردم دارند تا حامد کرزی معجزه کند و تمام مشکلات افغانستان را حل کند، با در نظرداشت مشکلاتی که پیشتر خدمتتان یادآوری کردم، طبیعی است که جنجالهای خود را دارد.
- یعنی فکر میکنید که از توانش خارج است؟
در شرایط فعلی اکثریت چیزها از توان یک نفر خارج است؛ قضیه افغانستان بسیار پیچیده است، اینجا شما مداخلات کشورهای همسایه را میبینید، اینجا ثبات سیاسی، امنیتی و اقتصادی هنوز تحکیم نشده و به اطمینان به وجود نیامده است. از همه مهم، اینجا تمام دنیا، چندین کشور حضور دارند و هر کدامشان به روش و منافع خود حرکت میکنند، اینگونه جایی زیاد قابل کنترل نمیباشد و از آقای کرزی نباید توقع معجزه را داشته باشیم.
- قرار است پیمان استراتژیک و یا سند استراتژیکی را امریکا با دولت افغانستان امضا کند که بخشی از این سند هم در رابطه به پایگاههای دایمی امریکا در افغانستان خواهد بود، نظر شما در این رابطه چیست؟
امضای پیمان استراتژیک با امریکا اشکالی ندارد به یک شرط که منافع ملی افغانستان در نظر گرفته شود، حاکمیت ملی افغانستان باید حفظ باشد و از همه مهم، در ساختار دولت افغانستان دنیا کمک کند تا دولت افغانستان یک ساختار بهتر پیدا کند؛ در آن صورت امضای معاهده هیچ نوع تردیدی ندارد و این یک نوع تعامل در جهان است و افغانستان میتواند با هر کشور معاهدۀ استراتژیک داشته باشد.
- ولی نگرانیهایی همسایه چطور؟ بهخصوص ایران و پاکستان در این رابطه نگرانیهای بسیار جدی دارند.
کوشش اعظمی میکنیم تا این تشویشها رفع شود و بر امریکا هم لازم است تا اطمینانی را برای آن کشورها ایجاد کند تا از این ناحیه تشویش نکنند، هم افغانستان این باور را ایجاد کند و هم امریکا. طبعاً ممکن منافع خود را در خطر ببینند که اگر از افغانستان برضد آنان استفاده شود در غیر آن، این پیمان برای همسایهها کدام ضرر ندارد و در منطقه کدام مشکل ندارد، اما اگر آنها منافع خود را در ضرر ببینند قطعاً مزاحمت خود را میکنند و در این مساله مداخله میکنند.
- به گفتۀ شرکای غربی شما، نشانههایی از همچو مداخلات وجود دارد، مثلی که ایران را متهم کردند و گفتند که به شورشیان افغان کمک میکنند.
ما یک چنین سندی نداریم. ایران هنوز از دولت افغانستان حمایت میکند و در همین دهسال عملاً از دولت افغانستان حمایت کرده و رابطۀ دپیلماتیک دارد و رابطۀ صمیمانه و دوستانه دارد و این که غربیها میگویند ایران با مخالفین دولت افغانستان کمک میکند، ما کدام نشانهیی نه دیدهایم، نه داریم و نه به همین باور هستیم؛ ایران فقط تشویش خود را از لحاظ مشکلاتی که با امریکا دارد، دارد. پاکستان اما عملاً در قضایای افغانستان مداخله میکند، شما میبینید.
- برنامۀ مذاکره با طالبان هم با مشکلات زیادی رو بهرو بوده است، بهخصوص پس از کشته شدن رییس شورای عالی صلح که به گفتۀ آقای کرزی، خودش قربانی صلح در افغانسان شد. فکر میکنید آیندۀ این برنامه چه خواهد شد؟
ما داعیۀ صلح را به هیچ صورتی از دست نمیدهیم؛ ما داعیان و مدعیان صلح در کشور هستیم تا صلح در این مملکت بیاید. اینبار با در نظرداشت مشکلات قبلی و تجربۀ اولییی که در یکسال داشتیم، میکانیزمی را میخواهیم به وجود آوریم تا این دعوت را دوام بدهیم، اگر رد و یا قبول میشود، این وظیفۀ ما است تا دعوت را دوام بدهیم. شما میدانید که در یک کشور صلح از دو ناحیه به میان میآید یا بسیار زور و قوت میباشد، توانمندی میباشد که همه را مجبور میسازی تا در یک قیمومیت زندهگی کنند و یا از راه تفاهم میباشد. شما مشکلات به قیمومیت آوردن را میدانید که در افغانستان جنگ جریان دارد. به تفاهم هر پیشنهادی که بهنام طالب و طالبان صورت گرفت، طالبان رد کردند؛ یا طالبان مردم مستقل نیستند مربوط به گروپها و دستگاههای استخباراتی همسایه هستند که برایشان اجازه نمیدهند، چون منافع آنها در این خواهد بود که اوضاع در افغانستان مغشوش باشد، اما ما به حداعظمی تلاش میکنیم.
- ولی سوالی که حالا مطرح شده و خود رییسجمهور هم میگوید که صلح با کی؟ با طالبان که با کسانی که در راه صلح کار میکنند، پاسخ دادند. یک نظریه دیگر که مطرح شد این بود که باید با خود پاکستان مذاکره شود، چگونه میخواهید با پاکستان مذاکره کنید؟
در این رابطه برای شما یک موضوع را تشریح میکنم و این که، طالبان یک زمانی یک قوت بودند، تشکل داشتند، رهبری داشتند. من فعلاً به این باور نیستم، طالبان تشکل خود را از دست دادهاند، یک قوت نیستند، توان نظامی ندارند؛ همه ویژهگیهایی که باید گروپ سیاسی دارا باشد را از دست داده اند، به شکل انفرادی، اگر گروپهایی هم هستند مزدور، وابسته و به هیچ منطقی با خیر افغانستان برابر نیستند، از آنان استفادۀ ابزاری میشود توسط دستگاه استخباراتی آی.اس.آی پاکستان بس. طالبان موجودیت سیاسی بارز ندارند، دولت افغانستان این را باید به صراحت موقف خود را اعلام کند و با پاکستان باید مذاکره کند و مشکلات را حل کند تا این که گروپهای ابزاری و مزدورش از بین بروند.
- فکر می کنید این نتیجه خواهد داد؟ این تجربۀ آخر حکومت داکتر نجیبالله است.
قطعاً نتیجه میدهد. اگر پاکستان مذاکره کند و اگر پاکستان منافعی که در افغانستان دارد با تفاهم با دولت داشته باشد، مشکلاتشان حل شود، قابل قناعت شود؛ طبعاً پاکستان در افغانستان منفعی دارد، همان منافع از راه گفتوگو و تفاهم حل شود. شما میدانید وقتی کشور با کشور صحبت کند، وقتی به نتیجه میرسند که چیزی را میدهند و چیزی را میگیرند، مشکلات این واقعیتها در افغانستان کمی تلختر است، اگر به نتایج صادقانه برسند، اگر جامعۀ جهانی و دنیا سر پاکستان فشار بیاورد، یقین دارم که پاکستانیها به مذاکره تن میدهند و از حمایت گروپهای وابسته و مزدور خود دست میبردارند.
- با توجه به مشکلاتی که شما مطرح کردید که هم در داخل و هم در سطح منطقه وجود دارد، افغانستانِ پس از سال 2014 را چگونه می بینید؟ چه کارهایی باید صورت گیرید تا به قول شما به زمان حاکمیت طالبان برنگردد.
به نظر من از زمانی که طالبان شکست کردند، افغانسان یک فاز را طی میکند که فاز ثبات، آوردن نظام و حکومت، قانونیت، ساختن ادارات که کار بسیار دشوار و کلانی بود که گذشت. بعد از 2014 افغانستان به مسیر انکشاف قرار میگیرد که افغانستان باید به سمت انکشاف، استخراج معادن، ساختار و رشد اقتصادی برود البته دنیا باید کمک کند، افغانستان در یک مرتبۀ بهتری قرار میگیرد؛ اگر دنیا کمک نکند، افغانستانِ بعد از 2014 را افغانستانی میبینم که امروز است.
- مارشال محمدقسیم فهیم، تشکر از شرکتتان در برنامۀ به عبارت دیگر.
تشکر از شما. سلامت باشید.