پوهندوی سید عنایتالله شاداب
تداوم حیات ملتها در گرو حراست و پاسداری از ارزشهایی است که هویت ملی آنان را تشکیل داده و به مثابۀ خون در پیکر یک ملت جریان دارد و تپش هر ملتی مرهون همین ارزشها و دفاع از آن میباشد.
اضمحال و چشمپوشی از این گونه ارزشها و اتخاذ مواضع سلبی در دفاع و پاسداری از آنان موجب میشود که ارزشهای ملی در مسیر تاریخ زندهگی مجموعههای انسانی بهنام ملتها، رنگ خود را از دست دهند و در نهایت، در قطار ملتهایی جاگزین شوند که فاقد هویت تاریخی اند.
کارنامهها و حماسهآفرینیهای ابرمردان یک ملت در راستای دفاع از آزادی و پاسداری از میهن و مأوی، به حیث یک عنصر اساسی در تشکل و هستییابی و شیرازهبندی هویت ملی، مجموعههای انسانی، نقشآفرین بوده و فقدان روحیۀ دفاع از این گونه ارزش، ملتها را در پرتگاه نیستی و نابودی قرار میدهد.
افغانستان در تاریخ سیاسی معاصر خود شاهد تجاوزهای توسعهجویانه به سرزمین و جغرافیایی سیاسی خود در سدههای ۱۹- ۲۰ از طریق قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بوده که تحت دفاع از عمق استراتژیک و دفاع از منافع خود به چنین دست یازیدند و استقلال و آزادی کشورها را آماج تجاوزهای ویرانگرانۀ خود قرار داده و هویت ملی کشورهای مورد تجاوز را به چالش گرفتند.
وقوع حوادثی از اینگونه بحرانآفرینی در تاریخ زندهگی ملتها اگر از یکطرف بیانگر آرزومندی کشورهای مهاجم و متجاوز به این کشور به شمار میرفت از جانب دیگر، آزمونی بوده برای صاحبان سرزمینی با تاریخ پنجهزار سالهاش که در مراحل و ادوار مختلف زندهگی سیاسیاش از همچو آزمونها موفقانه سر برآورده است.
تجاوز اتحاد شوروی وقت به این کشور مستقل و آزادی در واقعیت امر، به چالش گرفتن روحیۀ تجاوزستیزی این ملت در درازای تاریخ پُرفراز و نشیب این ملت مسلمان بود.
ملتی که به تأسی از کارنامههای نیاکان خویش و با الهامگیری از آموزههای اسلامیاش به پیشآهنگی نهضت اسلامی افغانستان، علم جهاد و مقاومت در برابر تجاوز را برافراشت.
رشد شخصیت شادروان مارشال فهیم و کارنامهها و حماسهآفرینیهای او را در جنگهای تحمیلی کابل و اطراف آن در دوران حکومت مجاهدین و در دوران مقاومت در شمال و شمالشرق کشور باید در چنین بستری بخوانش گرفت.
در سال ۱۳۷۳و ۱۳۷۴ کارنامههای مارشال فهیم در برابر جنگهای تحمیلی در کابل درخشش قابل ملاحظه داشت.
روزی در قصر نمبر یک، هنگامی که با شهید قهرمان ملی افغانستان رو بهرو شدم، از مقاومت و دستآوردهای فهیمخان در سنگرهای جنوب کابل یاد آورشدم، آمر صاحب شهید گفت: واقعاً فهیمخان شخصیت خود را در این مقاومتها و شکست نیروهای اجیر تبارز داد.
همینگونه مارشال فهیم بعد از سقوط کابل در شمال و شمالشرق کشور در سازماندهی مجاهدین و جمعآوری طیفهای مختلف آنان برازندهگیهای قابل توجهی از خود نشان داده و در مواقع مختلف چهرۀ مقاومت و دفاع در برابر دشمن را به گونههای آشکار به نمایش میگذاشت.
مارشال فقید بعد از فروپاشی نظام طالبان و برپایی نظام جدید در کشور که حذف سیاسی و فزیکی مجاهدان در اولویت برنامههای بازیگران اصلی حوادث افغانستان قرار داشت، به حیث وزیر دفاع و معاون اول ریاستجمهوری، مواضع دلیرانهیی در دفاع از جایگاه مجاهدین و کارنامههای آنان نشان داد و تا آخرین مرحلۀ زندگی خود در این مواقف شجیعانهاش مردانه ایستاد.
اما با تاسف که بعد از وی همراهان او نه آن مردانگی و شجاعت او را داشتند و نه هم از خط مقاومت او در برابر مجاهدستیزی نظام مواقف سازندهیی را اتخاذ کردند.
منبع: هفتهنامۀ مجاهد