23 حوت 1380- مزار شریف
بسم الله الرحمن الرحیم
أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ: «بدرستی زمین را بندهگان صالح خداوند به ارث میبرند- قرآنکریم»
حضار گرامی، علما موسفیدان، جنرالان، خواهران، استادان و محصلین پوهنتون بلخ باستان!
السلام علیکم ورحمتالله و برکاته!
افتخار داریم که بعد از سپریشدن تاریکترین دورۀ تاریخ کشورما، یکبار دیگر در فضای آزاد و مملو از صمیمیت، صفا، اخلاص، صداقت و صلح؛ همدیگر را در این تالار میبینیم. به همۀ ما و شما روشن است که 23 سال حالت بحران، حالت جنگ تحمیلی بالای کشور ما افغانستان، صرف بهخاطر ارزش استراتیژیک این کشور بوده است. این کشور حیثیت یک پُل را در میان کشورهای شرق و غرب داشته است. این موقعیت در این مدت کشور ما را پایمال امیال و خواستههای استعمارگران ساخت. افغانستان در طول حیاتش کشور مستقل، سربلند و دارای حاکمیت مرکزی و افتخار تاریخی بوده، از بد روزگار در طی دو دهه بالای این کشور مظالم و بدبختیها روادیده شد.
اما ملت افغانستان، مردم غیور و سر بلند این کشور، افتخار دو قهرمانی بزرگ، یکی جهاد در برابر تجاوزگران کمونیزم جهانی و دیگر در برابر تروریزم بینالمللی را دارند. تروریستها و طالبهای وابسته به آنها و طالبنماهایی که یکمشت نادان مزدور و وابسته به اجانب بودند، افغانستان را مرکز تروریستی، مرکز قاچاق مواد مخدر و مرکز پرورش آدمکُشان قرن ساختند؛ بالای مردم افغانستان مظالمهایی را روا داشتند که تاریخ در قرون وسطی هم نظیر این مظالم و بدبختیها را بهیاد ندارد. اخیرالامر با این حالت و جنایات هم اکتفا نکردند و خواستند که بالای منافع جهانی حمله کنند، به آن منظور آرزو داشتند که افغانستان را پایگاه مطمئن خود بسازند. آنها مانع این امیال و اهداف شان وجود قهرمان ملی، سردار جهاد و افتخار مردم افعانستان شهید احمدشاه مسعود را میدانستند. آنها به این باور بودند که، اگر احمد شاه مسعود را ترور کنند دیگر مانعی پیش روی آنها بهخاطر رسیدن به اهداف شان نخواهند بود و با پخش خبر شهادت احمد شاه مسعود که خود روحیه و مورال مستقل در وجود نیروی مقاومت افعانستان بود، روحیه و مورال عمومی از بین میرود و سنگرهای مقاومت سقوط میکنند. و بعد به منافع جهان و بخصوص ایالات متحدۀ امریکا حمله کردند. درست که آمر صاحب احمدشاه مسعود رهبر مقاومت و حافظ نوامیس ملی افغانستان بود. او به ذات خود مسولیت داشت، برهر فرد از ملت افغانستان بود که در سنگر مقاومت قرار میگرفت آزادانه و با مسوولیت از سنگر دفاع میکرد.
تروریستها متصل بعد از شهادت آمر صاحب مسعود در جبهات شدیداً حمله کردند. اما مقاومت بسیار قهرمانانه صورت گرفت، آنها کوچکترین دست آورد نداشتند. 52 ساعت بعد از شهادت آمرصاحب به واشنگتن و نیویارک حمله کردند، حادثه واشنگتن و نیویارک پرده را از چشم جهانیان برداشت. جناب مسعود شهید و جبهۀ مقاومت سالها با فریاد بلند اعلان میکردند که افغانستان در آتش تروریزم میسوزد، اما هیچکس متوجه نبود و زمانیکه آسمان خراشهای نیویارک و پنتاگون سقوط کرد، حالت به گونۀ دیگر شد. و ائتلاف بینالمللی علیه این ظالمها و خیانتپیشههای نادان و عیاش صورت گرفت و در اثر این هماهنگی بینالمللی جبهۀ متحد اسلامی افغانستان، نیروی مقاومت افغانستان که در پیشاپیش آنها قرار داشت، بهخاطر آزادی کشور از چنگال این ظالمان رزمیدند. تروریستان شکست خوردند، افغانستان و جهان از شر تروریزم آزاد شد. ما تجاربی که از گذشهها داشتیم، دو سال قبل آمر صاحب مسعود همه با یک تعهد و نظر شدیم که اگر خداوند(ج) لطف کرد افغانستان آزاد شد، دیگر ما به حاکمیت یکجانبه و یک گروه خاتمه میدهیم. امانت مردم افغانستان را به مردم افغانستان میسپاریم. به اساس آن ما به ملل متحد و مردم افغانستان پیشنهاد کردیم و اجلاس بُن صورت گرفت. در اجلاس بُن موافقتنامهیی به وجود آمد. حکومت ادارۀ موقت و حکومتهای مرحلهای در افغانستان تشکیل شد. همه به آن موافقت کردند. در اولین گام انتقال صورت گرفت و ادارۀ موقت شروع بهکار کرد و امروز در افغانستان الحمدالله وحدت ملی، آرامش و امنیت استقرار یافته است. مردم عزت از دسترفتۀ خود را بازیافته اند همه ملیتها و همه کسانی که در این کشور زندهگی میکنند، اقوامی که در این کشور زیست دارند، به هم دیگر برادر هستند. در طول تاریخ این مردم متحدانه و برادرانه زندهگی کردهاند فقط امیال و کشمکشهای سیاسی این مردم را یکی در برابر دیگر قرار داد. در گذشتهها در این کشور فقط کشمکش سیاسی بوده نه کشمکش قومی نژادی.
وضعیت کنونی به وجود آمده، به افغانستان یک موهبت، یک هدیه و یک بخشش پروردگار است که بر اثر مجاهدت، رشادت، مقاومت و زحمت مجاهدین و نیروهایی که مقاومت کردند به دست آمده و این محصول جانبازی میلیونها شهید و صدها هزار انسان معلول و معیوب است. شرایط امروز شالوده و فشردۀ آن زحمات و تلاشهایی است که در افغانستان جریان داشت. ما باید حق این نعمت پروردگار را ادا کنیم. ادای شکر در برابر خدا(ج) و در برابر این نعمت خدا(ج) به این معنی است که ما خود را آماده سازیم تا کشور خود را دوباره اعادۀ حیثیت کنیم، عزت از دست رفتۀ این مملکت را بازگردانیم و به مردم خدمت کنیم، برادرانه به خاطر عمران و آبادی این کشور در عرصههای مختلف زندهگی، مصدر خیر و منشای کار شویم. ما و شما به این امر کاملاً آگاهی داریم، که اتباع کشور همه با هم حقوق مساوی اجتماعی دارند. امروز جامۀ جهانی، منابع حقوق بشر همه متوجه عملکرد شما هستند. در طول تاریخ افغانستان، بهخصوص در نیم قرن اخیر ما شاهد بودیم که، توجه جامعۀ جهانی به افغانستان در گذشته نبود. توجه امروز همه، به یک منظور است که دیگر در افغانستان تجاوز بالای کسی و علیه کسی و جود نداشته باشد. احتمالاً تجاوز یک گروه بالای گروه دیگر از بین برود و همۀ این مردم برادرانه زندهگی کنند و پا به پای جامعۀ جهانی و مطابق خواست مردم افغانستان عمل کنند.
دیگر در افغانستان به مردم افغانستان این حوصله باقی نیست که پارچهپارچه، قطعهقطعه، گروهگروه زندهگی کنند، دوباره هرجومرج ایجاد شود و این امر برای مردم افغانستان و جامعۀ جهانی قابل قبول نیست. همانطور که در مقاومت و جهاد مردم قهرمان همآهنگ بودند، اکنون نیز خود را باید متحد بسازیم که در ایجاد صلح و آرامش و خدمت به مردم افغانستان و تطبیق قوانین، پیشتاز و پیشقدم باشیم. حالتی که فعلاً ما در آن قرار داریم، یک حالت بحران و حالت گذار از مرحلۀ بحران، از نابهسامانی و پراکندهگی به طرف ثبات، استقرار حاکمیت، نظام و سیستم است. مشکلترین حالت در مرحلۀ زندهگی همین مقطع است. اگر ما طرف قانونیت و سیستم نرویم، اگر ما در افغانستان با ترکیبیکه این کشور دارد با حاکمیت مرکزی کوشش و سعی نکنیم و حاکمیت مرکزی در این کشور به و جود نیاید، پس وای به حال مردم، که همه زحمات شان در این سه دهه بر باد خواهد رفت!
بناً خواهش و توقع من از مجاهدین، از قومندانان، از جنرالصاحبان و دستاندرکاران این است تا از این فضایکه ایجاد شده استفادۀ خیر بکنیم و خود گذری داشته باشیم، در تأمین و برآوردن منافع جامعه و ایجاد نظام و حاکمیت با عزت و با افتخار در افغانستان تلاش و کوشش بکنیم. در تمام گوشه و کنار افغانستان همه مردم به آرامش و صلح و برابری علاقهمند هستند و نقش دارند و همه این داعیه را استقبال میکنند. متأسفانه در این اواخر صداهایی از رادیوهای جهانی مبنی بر اینکه این قوم یا آن قوم از شمال مهاجر شدند و فرار کردند، بالای شان زجر و شکنجه صورت گرفت و به حقوق شان تجاوز شده، بلند گردیده است.
نقطه نظر من در این رابطه چنین است، از انتقام و انتقامگیری، جز انتقام چیز دیگری حاصل نمیشود. به یاد داریم که شدیدترین و بدترین حرکات را طالبها در این نقاط و خصوصاً در مزارشریف و شبرغان انجام دادند، اگر ما عمل باالمثل را انجام دهیم فرق بین ما و آنها چیست؟ چیزیکه من بالایش تأکید میکنم آن است که هم هدایات و ارشادات اسلام و هم ایجابات شرایط موجود حکم میکند تا صبور و متحمل بود و گذشت داشته باشیم، از انتقام هیچ چیزی حاصل نمیشود. ما همه مسلمان هستیم پیغمبر(ص) در یک حدیث قدسی میفرماید -البته حدیث قدسی همان حدیثی را میگویند که پیغمبر از زبان وحی نقل میکند: أوصاني ربي بتسع أوصيكم بها مرا خدایم به 9 چیز توصیه کرده که من آن را به شما توصیه میکنم. دو مطلب از این نهُ مطلبی را که در این حدیث شریف تذکر رفته من خدمت شما یاد آوری میکنم:
1- و أعفو عمن ظلمني: پیغمبر میگوید من مأمور شدهام به اینکه عفو کنم در برابر کسیکه بالای من ظلم کرده است. وضعیت موجود در افغانستان ایجاب این را میکند که ما و شما تحمل داشته باشیم، در این حالات بحرانیکه یاد آوری کردم مظالمی نبوده که یگ گروه بالای کسی دیگر، یکشخص بالای شخص دیگر، یک نظام بالای نظام دیگر انجام نداده باشد. ولی سازندهگی یک کشور رفتن به طرف ترقی، تعالی و سعادت یک جامعه، ایجاب میکند که ما از خود بزرگواری و گذشت نشان دهیم. اگر گذشت نشان ندهیم و بزرگواری نکنیم از خطا و عکسالعملها باز تباهی و عقده بهوجور میآید به این لحاظ است که پیغمبر تأکید میکند.
2- و أن أعطي من حرمني: عفو کنیم کسی را که وقتی قدرت داشت هیچ چیزی به ما نداد. همه چیز را قید کرد و خودش استفاده کرد و گروهش و باندش بهره برد و بعد که من به قدرت رسیدم برای او پیش آمد کنم، بدهم چیزی را که آن را بالای من تحریم کرد. ومن صلۀ رحم کنم بالای کسیکه قطع صلۀ رحم بالای من کرد.
چه وحشت در افغانستان و جود داشت، هیچکس نمیدانست که در این کشور کی آمده است و همهگی ظالمانه در برابر هموطنان و مسلمانان حرکات و اعمال ناشایسته انجام میدادند. و پیغمبر میگوید که باید صلۀ رحم کنیم. در یک حدیث این است که پیغمبر(ص) میفرماید: صلة الرحم تعمر الديار و تزيد فى الاعمار و ان كان اهلها غير اخيار. صلۀ رحم جامعه را استوار به بار میآورد، عمر را زیاد میسازد و لو که میخواهی به کسی رحم کنی او آدم خوب نباشد. ما امروز بهخاطر اینکه یک جامعه متحد و برادر در این کشور بسازیم و عزت از دسترفتۀ ما را اعاده کنیم و افغانستان را بهطرف سعادت، به طرف نجات و بهطرف خیر و فلاح ببریم، باید از تحمل کار بگیریم، از گذشت کار بگیریم و در برابر آنها عمل باالمثل انجام ندهیم. برادران پشتون که در شمال زندهگی میکنند همه با شما برادر هستند. خدای نخواسته اعمالی از پیش ما سر نزند که این نعمت موجود پروردگار از ما گرفته شود. همینجا من میبینم تمام کسانیکه در این اجماع حضور دارند، چندی قبل در برابر همدیگر قرار داشتیم، ولی امروز برادر وار نشستیم همه از گذشتهها پشیمان هستیم و متوجه هستیم، تجربۀ زندهگی ما را متوجه ساخت، که راه زندهگیکردن در افغانستان راه برادری، آرامش و جمعیت است.
به آن لحاظ کوشش کنید به جامعۀ جهانی بهانهیی ندهیم، به خارجیها باید بفهمانیم، افغانها همان قسم که صاحب افتخار و امتیاز شدن و وطن شان را آزاد کردند، دیگر عامل بدبختیها علیه یکدیگر نمیشوند و از لحاظ قانونی هم برای مردم افغانستان و جهان باید در محضر عام اطمینان و اعتماد بدهیم که دیگر مردم افغانستان با همدیگر برادر هستند.
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.