19 حمل 1381- جلالآباد
بسم الله الرحمن الرحیم، إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ– قرآن کریم- «بهدرستی که خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان سرنوشت خویش را تغییر دهند.»
سلام خود را خدمت شما حضار گرامی؛ علما، موسفیدان، سران اقوام، مسوولین ولایات ننگرهار، کنرها، لغمان، نورستان، افسران و منصوبین قول اردوی «نمبر1» مشرقی تقدیم میکنم. این وضعیت و این حالت که خداوند(ج) برای مردم افغانستان لطف کرده در تصور هیچ فردی و هیچ انسانی نمیگنجید و در باور نمیآمد، که روزی مردم افغانستان با سینۀ باز و جبین گشاده از سمتهای مختلف دور هم بنشینند و روی مسائل دولتی و کشور تبادل افکار کنند. شما میدانید، افغانستان کشور عزیز ما با در نظرداشت اهمیت و موقعیت استراتیژیک و جغرافیایی، همیشه آماج حملات آزمندان و زورگویان جهان قرار داشته است. از زمانیکه «بلشویک»ها و کمونستها در اتحاد شوروی به قدرت رسیدند، از اندیشۀ رسیدن به آبهای گرم راز برداشتند و خواستند که به بحر هند برسند و پاکستان را اشغال کنند، باید از افغانستان میگذشتند. آنها راه و چارهیی دیگری نداشتند جز از این که آن را به عنوان شعار پیش بکشند و عواملی چون ببرک کارمل را مثل شاهشجاع استعمال کنند. و زیر پوشش او به افغانستان تجاوز کنند ولی از آنجاییکه مردم افغانستان، مردم مسلمان، خداپرست، شجاع و دلیر هستند در برابر هر دو تجاوز ایستادن، مقاومت کردند، جنگیدند و پیروز شدند. بعد از این که شوروی سابق در افغانستان شکست خورد. کشورهای دیگر به این فکر شدند که جای آنها را در افغانستان بگیرند تا سیادت، سرداری و باداری منطقه را بهدست آورند، به آن ملحوظ، ظلم و یا تجاوز سومی را بالای افغانستان روا داشتند.
بعد از اینکه حکومت نجیب الله سقوط کرد، دولت اسلامی در افغانستان تشکیل شد. این دولت را در همان نهادش دشمن مردم افغانستان –پاکستان- باز هم زیر ضربه قرار داد، در مراحل اول از تنظیمها و احزاب افراطی استفاده کردند. زمانیکه آنها شکست خوردند، چهرۀ دیگر و مزدورها و وابستههای جدیدی را پیدا کردند، با لباس مردم خود افغانستان؛ با لباس علم، با لباس طالب؛ اینها را در برابر مردم افغانستان استخدام کردند و یکبار دیگر، یک مزدور جدید را بهنام ملا عمر و عناصر نادان و جاهلی را زیر نام طالب جمعآوری کردند. تمام تروریستها و افرادی که از کشورهای شان فراری بودند، اینها را دور هم جمع کردند و تصمیم گرفتند که مردم افغانستان را یکبار دیگر شلاق بزنند، توهین و تحقیر کنند و غرور این کشور و مردم آن را بشکنند. شما شاهد هستید بدون در نظر داشت اینکه احمد مربوط به این قوم است و محمود به قوم دیگری مربوط است؛ یا جلالالدین مربوط بدخشان است و کمالالدین مربوط قندهار و هرات. با این عناصر افغانستان را در مجموع توهین کردند و نامش را خواستند جنگ قومی، سمتی، لسانی و نژادی بگذارند. در حقیقت فقط کسانی که خواستند باداری بالای این مردم کنند، این ظلم این جفا و این نارواییها را بالای مردم افغانستان روا داشتند و تصمیم آنها این بود که امسال یا سالی که گذشت-سال هشتاد- سال آخری باشد که سنگرهای مقاومت را بشکنانند. مردم افغانستان را تحت سیطره و تسلط خود بیاورند و افغانستان را مرکز و پایگاه مطمئن تروریستی بسازند و در برابر منافع جهان حمله کنند، ولی آنها هر قدر تلاش کردند، نتیجه نگرفتند. بلاخره مانع این هدف و این آرمان ظالمانه و آرمان مخربانۀ خود، جبهۀ مقاومت را میدانستند که در رأس آن جناب آمر صاحب احمدشاه مسعود قرار داشت. که بسیار نامردانه و ظالمانه او را به شهادت رساندند. کسیکه مشکل اساسی، جرم اساسی و گناه او پیش تروریستها این بود که او فقط میگفت که افغانستان مال مردم افغانستان است و خود مردم افغانستان حق دارند در تعیین سرنوشت سیاسی شان تصمیم بگیرند و این مردم حق دارند مردم مستقل باشند.
مردم این کشور تاریخ چند هزار ساله دارند و صدها سال حکومت مرکزی داشتند، ایجاب میکند، که خود این مردم بعد از یک عمر جهاد و مقاومت در برابر متجاوزین، خودشان سرنوشت سیاسی شان را تعیین بکنند، تمامیت ارضی و استقلال وطن خود را حفظ کنند و حاکمیت سیاسی داشته باشند. در نتیجه همه پروگرامهای شان خصم جان خودشان شد، مجاهدین افغانستان، یک بار دیگر بهخاطر نجات وطن شان در قطار ایتلاف بینالمللی و اتحاد بینالمللی در برابر تروریزیم و تروریستها قرار گرفتند و بسیار به شکل قهرمانانه در آزادی وطن خود سهم گرفتند و الحمدالله افغانستان آزاد شد، شرایط در این کشور مساعد شد که تروریستها، طالبها و همه دشمنان افغانستان که هر نوع سرمایهگذاری سیاسی، نظامی و اقتصادی که در این کشور کرده بودند همه برنامههای آنها برهم خورد و آنها شکست خوردند.
دیگر ما به حکومت یکجانبه و یکطرفه و حاکمیتهای یک گروه و یک قوم و سمت خاتمه میدهیم و نظام ملی و حاکمیت ملی و وحدت ملی را در افغانستان به وجود میآوریم. عهد و پیمان و تعهدی که داشتیم و داریم، آن است که در افغانستان نباید با یک بال پرواز کرد. ساکنان افغانستان باید با دو بال بهطرف صعود خود حرکت کنند؛ یعنی وحدت ملی در این کشور بهوجود بیاید و همه اقوام و همه اقشار در تعیین زعامت سیاسیشان سهم مستقل و مساویانه داشته باشند.
همه نمایندههای مردم افغانستان جمع شوند و ادارۀ واحد سیاسی و ملی افغانستان را تشکیل کنند. فیصلهیی در جلسۀ بن صورت گرفت و در آن جلسه موافقتنامهیی به امضا رسید و حکومت سه مرحلهای در افغانستان به موافقه رسید که در قدم اول ادارۀ موقت بهخاطر ایجاد وحدت ملی، بهخاطر فعال شدن ادارات دولتی، بهخاطر برقرار شدن ارتباطات ولایات به مرکز و به همین ترتییب بهخاطر مساعد کردن زمینۀ پروژههای اقتصادی، برای ششماه تشکیل شد. آقای کرزی که یک مجاهد بسیار نامدار و مشهور و یک شخصیت ملی و قومی و یک شخصیت روشنفکر است، در رأس این اداره قرار گرفت. بهیاری خداوند این اداره توانست که استحکام و استقرار و وحدت ملی را در افغانستان تضمین کند و عملاً ثابت سازد که امروز این اداره دو چیز را به شکل سریع و روشن تمثیل کرده که یکی وحدت ملی و دیگر برادری میان مردم افغانستان است. بدون در نظرداشت رنگ و نژاد و قوم و سمت و منطقه. در این اداره یک نوع گذشت و تسامح وجود دارد، وظایفی که در این شرایط مردم پُر غرور افغانستان و مجاهدین از چنگال ستمگران و از چنگال تروریستها و از چنگال القاعده و طالبهای نادان و جاهل نجات پیدا کرد، امروز به حدی تحمل و به حدی گذشت صورت گرفته است که همه دنیا به این حالت و وضعیت موجود افغانستان تعجب میکنند. در شرایط موجود بعد از سپری شدن ششماه که تقریباً یکونیم ماه از آن باقی مانده است، ارادۀ دوم در افغانستان به بوجود خواهد آمد که آن تشکیل لویهجرگه است. در این مرحله نمایندههای مردم افغانستان همه جمع میشوند و برای هجدهماه حکومت مرحلهای دوم را انتخاب میکنند. یک کمیسیون بیستویک نفری زیر نظر ملل متحد، معیارها و کارهای تخنیکی این لویهجرگه را میسازند، نمایندههای مردم افغانستان تا حال پانزده صد و یک نفر پیشبینی شده که جمع میشوند تا حکومت، رییس دولت و نمایندهگان مردم افغانستان را انتخاب کنند. مسائل دیگری را که اینجا قابل یاد آوری میدانم این است که ما کاملاً معتقد هستیم که این لویهجرگه تشکیل شود تا همه مردم افغانستان اطمینان شان حاصل شود و در این لویه جرگه، آیا چه کسی کاندیدا خواهد بود و چه کسی میتواند در این لویهجرگه کاندیدا شود. احمد است یا محمود، حرف من در این رابطه این است که ادارۀ که به و جود آوردهایم، عناصری که در این اداره جمع شده اند، ترکیبی که در این اداره است و تمثیلی که این اداره میکند، نه جانب افراطی را دارد و نه جانب تفریطی را. بلکه آن را بهسوی وحدت ملی رهنمون خواهد کرد. کسانی افغانستان را میخواهند به طرف قهقرا بکشانند. همین کسانی که امروز شما شاهد بعضی از اعمال شان بودید، اینها شاید به زعم خود شان فکر کنند که به افغانستان بسیار صادق باشند، ولی این حرکت آنها نابهجا و نادرست است و بهخیر این وطن نیست، طالبها که نمادی از افراطگرایی بودند چه خیر را به این وطن آوردند که گروپهای دیگر بتوانند تشکیل دیگری را در این کشور بیاورند که بتوانند مردم افغانستان را از حالت بد و بحرانی، نجات دهند و حالت تفریطی که یک تعداد عناصر دیگر میخواهند، عناصری که آنها اصلاً سالها از افغانستان دور بودند به خصوصیات این مردم بلد نیستند، رنج و زحمت این مردم را نمیدانند.
معتدلترین گروپ و مناسبترین گروپ و مناسبترین تشکل که در افغانستان بوجود آمده، هم بهخیر افغانستان میاندیشد، هم وطن شان را برای وطن شان میخواهند، هم دل شان میسوزد که افغانستان دیگر زیر بار بیثباتی و بیارادهگی نرود. این تشکلی است که در رأسش آقای کرزی است و عقیدۀ ما به این است که آقای کرزی میتواند بهحیث نمایندۀ مجاهدین افغانستان در لویهجرگه افغانستان کاندیدا باشد. سر و صداهای زیادی در اینجا بلند است که آیا پادشاه سابق افغانستان که در گذشته در رأس بوده چطور میشود. من در این رابطه خدمت تان یادآوری میکنم که پادشاه سابق افغانستان، منحیث یک مویسفید مردم افغانستان، منحیث یک شخصیتی که سبب وحدت ملی در این کشور شود و سمبول وحدت ملی شود، برای همۀ ما و شما قابل قدر است. شما مطمئن باشید که هیچکسی به سرنوشت آیندۀ مردم افغانستان خیانت نمیکند و افغانستان را بهطرف قهقرا نخواهد برد و همه فرزندان شما و همه مجاهدین و همه متوجه هستند که در تصمیمگیری آیندۀ سیاسی این کشور بسیار دقیق و محتاطانه قدم بردارند و من در این رابطه به شما اطمینان میدهم. حرف دیگری که من خدمت شما یادآوری میکنم: افغانستان امروز بعد از دو دهه جنگ مسلحانه به طرف مبارزات سیاسی میرود؛ دیگر به نظر من توسل به تفنگ و توسل به زورگویی و توسل به این که دیگر وضع امنیتی مردم و ملت را نامردانه و ناجوانمردانه کسی اخلال بکند و این کشور را بازهم بخواهند بهطرف بدبختی ببرند، جایش دیگر باقی نیست.
نفنگ یک وسیلۀ بسیار مقدس یک وسیلۀ بسیار پاک و یک وسیلۀ باقدر برای مردم افغانستان در جهاد مردم، در برابر تجاوز شوروی در مقاومت مردم افغانستان، در برابر تجاوز تروریزم نقش بسیار سازنده و اساسی داشته و یک وسیلۀ بسیار مقدس است و این وسیله مقدس را در شرایط موجود بهخاطر حفظ عزت و سربلندی این کشور در اردوی این کشور ترتیب و تنظیم کنیم، و آن را دیگر استفادۀ ناشایسته و ناروا نکنیم و برای حفظ نوامیس ملی و تمامیت ارضی افغانستان و برای استقرار و ثبات افغانستان و ایجاد امنیت مطمئن در افغانستان از آن استفاده کنیم و حالا باید برویم بهطرف مبارزه سیاسی، مبارزهیی که ایجاب یک تشکل سیاسی را میکنند، تشکل سیاسی در گذشتهها همه تشکلات سیاسی جهادی که در افغانستان بودند، کسانیکه امروز در صحنه هستند تا گروپهای خدمتگذاری که وجود دارد، همه معتقد به این هستند که در تحقق آرمان ملی و یک حرکت ملی همه جمع شوند و خواستههای سیاسی مردم افغانستان را آنها در آینده تمثیل کنند و خطوط اساسی سرنوشت و حیات مردم افغانستان را ترسیم کنند، همه کسانیکه در شرایط موجود در افغانستان معتقد به این امر هستند، در دور یک نهضت سیاسی افغانستان جمع شوند. از بامیان گرفته تا شمال و تاجلالآباد تا قندهار، روشنفکرها، علما و دانشمندان کشور که انشاءالله این تشکل وسیع و ملی و مردمی افغانستان سبب نجات مردم افغانستان و سبب رفتن بهسوی رفاه مردم افغانستان خواهد شد. در این رابطه من به شما اطمینان میدهم که دیگر هیچکسی به هیچ قالب تنگی و به هیچ تنظیمی و گروپی که در گذشتهها بود، به آن تاکید نمیکند، همه متحدانه زیر نام و چتر نهضت ملی در افغانستان جمع شوند. مسألۀ دیگر که من خدمت شما مطرح میکنم. شرایطی که در افغانستان بهوجود آمده، وضعیتی که در افغانستان مهیا شده است، این وضعیت یک اعطا و بخشش خداوندی است.
اگر کسی در برابر این بخشش و این نعمت پروردگار کفران نعمت کند، خداوند قادر است که بلای دیگری، حالت دیگری خدای نخواسته در این کشور باز بهوجود بیاورد که آن وقت بدتر از گذشتهها مردم در یک سرگردانی دیگر قرار بگیرند. همه باید کوشش کنیم که همین وحدت ملی که در این کشور بهوجود آمده است، آرامشی که در این کشور به وجود آمده، امنیتی که به وجود آمده؛ همه متحدانه برای استحکامش کار کنیم و برای ترقی و تعالی کشور ما، عمل کنیم و متحدانه به طرف سعادت مردم افغانستان پیش برویم.
من از طرف خود از طرف مجاهدین و از طرف همه مردم افغانستان که همیشه ما با آنها در تماس هستیم و چند هفته قبل من در قندهار با مردم قندهار هلمند، زابل و ارزگان و مجموع ساحات آن ولایات صحبت کردم، همه به این باور و این اعتقاد اند، که همه کوشش بکنند دیگر برای مخالفین که در اینجا اخلال میکنند فُرصت ندهند، همه به این باور اند که همه در برابر آنها مبارزه بکنند. خواست جامعۀ بشری این است که به تروریستها و دیگر گروپهای خورد و ریز، دیگر به گروپهای که آنها مورد استفادۀ کشورهای بیگانه و کشورهای ذینفع در افغانستان میشوند، اجازه داده نشود، که وضع امنیتی ما اخلال گردد. برای اخلالگران اعلان میکنیم که در گذشتهها هم نتوانستند کاری کنند و در آینده هم نخواهد توانست! جز این که اعمال شان سبب رویسیاهی و خجالتی خودشان شود. و از شما مردم خواهش ما این است که بهخاطر نفع عموم مردم و اکثریت جامعه در برابر این گروپهای خورد و ریز و نادان دیگر از انعطاف و ترحم کار گرفته نشود و افغانستان از بد نامی نجات پیدا بکند و کشت تریاک، مواد مخدر که امروز همه دنیا جمعشده و در برابر آن مبارزه میکند، ما هم کوشش کنیم که این دانۀ خبیث از افغانستان گم شود و کشور ما از بدنامی خلاص شود.
من یقین دارم زیانهای مواد مخدر بسیار زیادتر از فواید آن است. برای مردم و جهان ضررهای آن هلاککننده میباشد. ما باید در این قسمت متوجه باشیم، حتا در این قسمت باید تصمیم بگیریم. حرف دیگرم خدمت شما برادرها این است که افغانستان یک جامۀ اسلامی است، مردم افغانستان میلیونها شهید تقدیم کرده است و خسارات فراوانی در این کشور متحمل شده اند؛ آنها به این خاطر سختیها را متحمل شدند که این کشور اسلامی است و باید به اسلام احترام زیاد داشته باشیم و همان اصالت جهادی خود را فراموش نکنیم. ما و شما وقتی محفوظ میمانیم که آبرو و نام جهاد را همیشه پیشروی خود زنده داشته باشیم. افغانستان یک کشور اسلامی است، من برای شما اطمینان میدهم ادارۀ که در افغانستان است و ادارات آینده که در افغانستان به وجود میآید؛ همه متشکل از مسلمانها، همه از مجاهدین و از مردم افغانستان خواهد بود و در این کشور نام جهاد زنده خواهد بود. این تحرکات و اغواگریهای که در این جا است، من بیشتر شبنامهها و کاغذها را خواندهام کاملاً از افکار یک تعداد از انسانهای است که فقط به نفس خود و شخص خود فکر میکنند، خیر عموم جامعه و مردم افغانستان را آنها درک نمیکنند. من میگویم که به گفتههای آنها فریب نخوریم.
برای شما اطمینان میدهم که در رأس اداره، مجاهدین و مسلمانها هستند و در آینده هم مسلمانها نقش خواهند داشت و هیچکس انشاءالله، یک انچ هم از اسلام تجاوز نمیکند و شما برادرها در این رابطه کاملاً خاطرجمع باشید. چیزی دیگر که در آخر یادآوری میکنم این است که خواهش بهطور ضمنی از مجاهدین است که مجاهدین رفتن بهطرف قانونمندی، رفتن بهطرف نظام و ساختن اداره و آوردن امنیت را؛ سرلوحۀ کارهای خود قرار بدهند. باید فدا کاری کنیم و خود را باید عیار کنیم و خود را آماده کنیم تا در کشور امنیت بیاید و در کشور ما نظام بیاید و زمانیکه نظام آمد، امنیت آمد، طبعاً انکشافات اقتصادی صورت میگیرد. در صورتی که انکشافات اقتصادی ما در ردیف جوامع پیشرفته قرار بگیرد، با عزت و سر بلند زندهگی خواهیم کرد. چیزی که مربوط به ما میشود، به شما اطمینان میدهیم که یکبار دیگر تا آخرین لحظه بهخاطر حفظ دستآوردهای جهاد و بهخاطر حفظ و استقرار امنیت در افغانستان، بهخاطر این که دیگر در این کشور تبلیغ ناروا در راستای نفاق نشود و مردم افغانستان در برابر یکدیگر استعمال نشوند؛ آماده ایم که تا سرحد شهادت خود و دوستان، با آن مبارزه کنیم تا در این کشور یک افغان در برابر افغان دیگر فیر نکند.
السلام علیکم و رحمته الله و برکاته.